لوگو موسسه حساب برتر

دامنه‌ كاربرد

2 .اين‌ استاندارد بايد براي حسابداري‌ تمام‌ داراييهاي‌ ثابت مشهود بكار گرفته‌ شود، مگر اين که به موجب استانداردي ديگر، نحوه حسابداري متفاوتي مجاز يا الزامي شده باشد.

3 .اين استاندارد براي موارد زير کاربرد ندارد:

الف.   داراييهاي زيستي مرتبط با فعاليتهاي کشاورزي (به استاندارد حسابداري شماره 26 با عنوان فعاليتهاي کشاورزي مراجعه شود).

ب  .   حق امتياز معادن، ذخاير مواد معدني مانند نفت و گاز طبيعي و منابع مشابهي که احيا‌ شونده نيست.

ج   .   داراییهای ثابت مشهودی که طبق استاندارد حسابداری شماره 31 با عنوان داراییهای غیرجاری نگهداری شده برای فروش و عملیات متوقف شده، به طور مستقل یا در قالب یک مجموعه واحد، به عنوان نگهداری شده برای فروش طبقه‌بندی شده باشد.

با اين حال، اين استاندارد براي داراييهاي ثابت مشهود مورد استفاده در توسعه يا نگهداري داراييهاي مندرج در بندهاي ” الف“ و ” ب“ کاربرد دارد.

شناخت

6 .مخارج مرتبط با يک قلم دارايي ثابت مشهود، تنها زماني به عنوان دارايي شناسايي مي‌شود که:

الف.  جريان منافع اقتصادي آتي مرتبط با دارايي به درون واحد تجاري محتمل باشد، و

ب .   بهاي تمام شده دارايي به گونه‌اي اتکاپذير قابل اندازه‌گيري باشد.

7 .قطعات يدکي و ابزار تعميراتي معمولاً به عنوان موجودي محسوب و در زمان مصرف به‌عنوان هزينه شناسايي مي‌شود. با اين حال، قطعات عمده آماده جايگزيني، در صورتي که انتظار رود بيش از يک دوره مالي مورد استفاده واحد تجاري واقع شود، به عنوان دارايي ثابت مشهود محسوب مي‌شود. همچنين، هرگاه قطعات يدکي و ابزار تعميراتي را تنها بتوان در ارتباط با يک قلم دارايي ثابت مشهود به کار گرفت اين اقلام به عنوان دارايي ثابت مشهود محسوب و طي مدتي که از عمر مفيد دارايي مربوط تجاوز نکند، مستهلک مي‌شود.

10 . داراييهاي ثابت مشهود ممکن است براي مقاصد زيست‌محيطي يا ايمني تحصيل شود. اگرچه تحصيل اين داراييها، منافع اقتصادي آتي هيچ يک از اقلام مشخص داراييهاي ثابت مشهود موجود را به طور مستقيم افزايش نمي‌دهد، اما ممکن است براي تحصيل منافع اقتصادي آتي ساير داراييهاي واحد تجاري ضروري باشد. در اين حالت، اين داراييها واجد شرايط شناخت است، زيرا تحصيل آن، واحد تجاري را قادر مي‌سازد منافع اقتصادي آتي که از داراييهاي مربوط کسب مي‌کند بيشتر از حالتي باشد که اين داراييها تحصيل نشده است. براي مثال، يک توليدکننده مواد شيميايي ممکن است در اجراي مقررات حفاظت از محيط‌ زيست، ملزم به نصب دستگاههاي جديدي براي توليد و ذخيره مواد شيميايي خطرناک شود. اين دستگاهها به عنوان دارايي شناسايي مي‌شود، زيرا واحد تجاري بدون وجود آنها قادر به توليد و فروش مواد شيميايي نخواهد بود.

مخارج بعدي

11 .    مخارج بعدي مرتبط با دارايي ثابت مشهود تنها زماني به مبلغ دفتري دارايي اضافه مي‌شود که مخارج انجام شده موجب بهبود وضعيت دارايي در مقايسه با استاندارد عملکرد ارزيابي شده اوليه آن گردد، به‌گونه‌اي که شواهد کافي مبني بر وقوع جريان منافع اقتصادي ناشي از اين مخارج به درون واحد تجاري وجود داشته باشد. نمونه‌هايي از بهبود وضعيت که منجر به افزايش منافع اقتصادي دارايي مي‌شود به شرح زير است:

الف.   اصلاح فني ماشين‌آلات به منظور افزايش عمر مفيد، شامل افزايش در ظرفيت توليد آن.

ب  .   بهسازي قطعات ماشين‌آلات به منظور دستيابي به بهبودي قابل ملاحظه در کيفيت محصول.

ج   .   بکارگيري فرايندهاي توليدي جديد که موجب کاهش قابل ملاحظه در برآورد قبلي مخارج عملياتي گردد.

12 .    براساس معيارهاي شناخت مندرج در بند 6، مخارج روزمره تعمير و نگهداري داراييهاي ثابت مشهود که به منظور حفظ وضعيت دارايي در مقايسه با استاندارد عملکرد ارزيابي شده اوليه آن انجام مي‌شود، معمولاً در زمان وقوع، به عنوان هزينه شناسايي مي‌گردد. براي مثال، مخارج سرويس يا بازديد کلي ماشين‌آلات و تجهيزات معمولاً به اين دليل که موجب حفظ و نه افزايش استاندارد عملکرد ارزيابي شده اوليه دارايي مي‌گردد، هزينه محسوب مي‌شود.

13 .   اجزاي عمده برخي از اقلام دارايي ثابت مشهود ممکن است مستلزم جايگزيني در فواصل منظم باشد. براي نمونه، در يک کوره ذوب‌ شيشه ممکن است پس از ساعات کارکرد معين، آجرهاي نسوز مستلزم تعويض باشد يا اجزاي درون يک هواپيما از قبيل صندليها ممکن است در طول عمر مفيد هواپيما چندين بار نياز به جايگزيني داشته باشد. برخي اجزا از قبيل ديوارهاي يک ساختمان نيز ممکن است مستلزم جايگزيني در دوره بلندمدت‌تري باشد. واحد تجاري مخارج اجزاي جايگزين شده چنين داراييهاي ثابتي را در زمان تحمل، چنانچه حائز معيارهاي شناخت طبق بند 6 باشد، در مبلغ دفتري دارايي مربوط منظور مي‌کند. مبلغ دفتري قبلي اجزاي جايگزين شده از حسابها حذف مي‌شود.

14 .    در پاره‌اي موارد، ادامه کارکرد يک قلم دارايي ثابت مشهود (مانند هواپيما) ممکن است مستلزم انجام بازرسيهاي عمده به منظور رفع نواقص باشد اعم از اينکه نياز به جايگزيني قطعات باشد يا نباشد. به شرط احراز معيارهاي شناخت، مخارج هر بازرسي عمده در زمان انجام آن به مبلغ دفتري دارايي منظور مي‌شود. هرگونه مبلغ دفتري باقيمانده از بابت مخارج بازرسي قبلي (جداي از قطعات) از حسابها حذف مي‌شود.

اجزاي بهاي تمام شده

16 .    بهاي تمام شده يک قلم دارايي ثابت مشهود شامل موارد زير است:

الف.   قيمت خريد، شامل عوارض گمرکي و مالياتهاي غيرقابل استرداد خريد، پس از کسر تخفيفات تجاري،

ب  .   هرگونه مخارج مرتبط مستقيم يا غيرمستقيمي که براي رساندن دارايي به وضعيت قابل‌بهره‌برداري تحمل مي‌شود، و

ج   .   برآورد اوليه مخارج پياده‌سازي و برچيدن دارايي و بازسازي محل آن از بابت تعهدي که در زمان تحصيل دارايي يا درنتيجه استفاده از دارايي طي يک دوره خاص براي مقاصدي غير از توليد کالا (براي مثال بازسازي زمين مورد استفاده جهت استخراج مواد معدني به حالت اوليه در پايان فعاليت) طي آن دوره، تقبل مي‌شود. باتوجه به اينکه چنين مخارجي در آينده واقع مي‌شود تعهد مرتبط با آن بايد براساس ارزش فعلي آن مخارج در زمان تحصيل دارايي شناسايي شود.

17 .   موارد زير نمونه‌هايي از مخارجي است که بطور مستقيم يا غيرمستقيم قابل انتساب به دارايي است:

الف.   هزينه حقوق و مزاياي کارکناني که بطور مستقيم در ساخت دارايي ثابت مشهود مشارکت داشته‌اند.

ب  .   مخارج آماده‌سازي محل نصب،

ج   .   مخارج حمل و نقل اوليه،

د    .   مخارج نصب و مونتاژ،

ﻫ    .   مخارج توليد آزمايشي دارايي، پس از کسرخالص عوايد حاصل از فروش اقلام توليد شده (نظيرنمونه‌هاي توليد شده هنگام آزمايش تجهيزات)،

و    .   حق‌الزحمه خدمات فني و حرفه‌اي، و

ز    .   مخارج سربار عمومي مرتبط با رساندن دارايي به وضعيت قابل بهره‌برداري مانند حقوق مدير پروژه‌هاي سرمايه‌اي.

18 .   موارد زير نمونه مخارجي است که در بهاي تمام شده داراييهاي ثابت مشهود منظور نمي‌شود:

الف.   مخارج افتتاح تأسيسات جديد،

ب  .   مخارج معرفي کالا يا خدمات جديد(شامل مخارج تبليغات و آگهي)،

ج   .   مخارج برقراري فعاليتهاي تجاري در مکانهاي جديد يا با مشتريان جديد (شامل مخارج آموزش کارکنان)،

د    .   مخارج اداري به استثناي موارد مرتبط با داراييهاي ايجاد شده موضوع بند 6 ” الف“ استاندارد حسابداري شماره 24 با عنوان ” گزارشگري مالي واحدهاي تجاري در مرحله قبل از بهره‌برداري“، و

ﻫ    .   ساير مخارج سربار عمومي‌ غيرمرتبط با رساندن دارايي به وضعيت قابل بهره‌برداري.

19 .    شناسايي مخارج در مبلغ دفتري دارايي ثابت مشهود زماني متوقف مي‌شود که دارايي به وضعيت و شرايط لازم براي بهره‌برداري رسيده باشد. بنابراين مخارج تحمل شده از بابت استفاده يا جابجايي يک دارايي ثابت مشهود به مبلغ دفتري آن افزوده نمي‌شود. نمونه‌ اين مخارج به‌شرح زیراست:

الف.   مخارج تحمل شده براي يک دارايي ثابت مشهود که عليرغم آماده بودن براي بهره‌برداري، هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است يا در سطحي پايين‌تر از ظرفيت کامل فعاليت مي‌کند،

ب  .   زيان‌هاي عملياتي اوليه که قبل از رسيدن به سطح عملکرد برنامه‌ريزي شده دارايي تحمل مي‌گردد، و

ج   .   مخارج جابجايي يا تجديد سازمان تمام يا بخشي از عمليات واحد تجاري.

20 .    برخي عمليات در رابطه با ساخت يا توسعه يک دارايي ثابت مشهود صورت مي‌گيرد، اما براي رساندن آن به وضعيت قابل بهره‌برداري ضروري نيست. اين عمليات متفرقه ممکن است قبل از فعاليتهاي دوره ساخت يا توسعه يا حين انجام آنها صورت گيرد. به عنوان مثال، ممکن است قبل از شروع عمليات ساختماني، از محوطه به عنوان پارکينگ جهت کسب درآمد استفاده شود. از ‌آنجا که انجام چنين عملياتي براي ‌رساندن دارايي به وضعيت قابل بهره‌برداري ضروري نيست، درآمد و هزينه‌ مربوط به آن در صورت سود و زيان شناسايي و در سرفصلهاي درآمد و هزينه مربوط منعکس مي‌شود.

21 .    در تعيين‌ بهاي‌ تمام‌ شده‌ داراييهايي‌ كه‌ توسط‌ واحد تجاري‌ ساخته‌ مي‌شود، همان‌ قواعدي‌ بكارگرفته‌ مي‌شود كه‌ در رابطه‌ با داراييهاي‌ تحصيل‌شده‌ اعمال‌ مي‌گردد. هرگاه‌ واحد تجاري‌ يكي‌ از داراييهايي‌ را كه‌ در روال‌ عادي‌ عمليات‌ تجاري‌ توليد مي‌كند، به‌عنوان‌ دارايي‌ ثابت‌ مشهود مورد استفاده‌ قرار دهد، بهاي‌ تمام‌ شده‌ آن‌ معمولاً مشابه‌ بهاي‌ تمام‌ شده‌ داراييهاي‌ توليد شده‌ جهت‌ فروش‌، محاسبه‌ مي‌شود (به استاندارد حسابداري شماره 8 باعنوان حسابداري موجودي مواد و کالا مراجعه شود). بنابراين‌ براي‌ محاسبه‌ بهاي‌ تمام‌ شده‌، هرگونه‌ سود داخلي‌ حذف‌ مي‌شود. به‌گونه‌اي‌ مشابه‌، مخارج‌ غيرعادي‌ مربوط‌ به‌ مواد، دستمزد و ساير منابع‌ تلف‌ شده‌ كه‌ در رابطه‌ با ساخت‌ يك‌ دارايي‌ توسط‌ واحد تجاري‌ تحمل‌ مي‌شود، قابل‌ احتساب‌ در بهاي‌ تمام‌ شده‌ آن‌ دارايي‌ نخواهد بود. درارتباط‌ با شمول‌ مخارج‌ تأمين‌ مالي‌ در بهاي‌ تمام‌ شده‌ داراييهاي‌ ثابت‌ مشهود ساخته شده توسط واحد تجاري، معيارهاي‌ مربوط‌ در استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 13 با عنوان حسابداري‌ مخارج‌ تأمين‌ مالي‌ بيان‌ شده‌ است‌.

اندازه‌گيري بهاي تمام شده

22 .   بهاي تمام شده دارايي ثابت مشهود معادل قيمت نقدي آن در تاريخ شناخت است. چنانچه‌ مابه‌ازاي‌ يك‌ قلم‌ دارايي‌ ثابت‌ مشهود در مدتي‌ بيش‌ از شرايط‌ معمول‌ خريد اعتباري‌ پرداخت‌ شود، تفاوت‌ بين‌ قيمت‌ نقدي‌ و مجموع مبالغ‌ پرداختي‌ طي‌ دوره‌ اعتبار به عنوان‌ هزينه‌ تأمين‌ مالي‌ شناسايي‌ مي‌شود، مگر اين‌ كه‌ چنين هزينه‌اي، براساس‌ الزامات‌ استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 13 با عنوان‌ حسابداري‌ مخارج‌ تأمين‌ مالي‌‌ به ‌حساب‌ دارايي‌ منظور شود.

23 .   يک يا چند دارايي ثابت مشهود ممکن است در معاوضه با دارايي يا داراييهاي غيرپولي، يا ترکيبي از داراييهاي پولي و غيرپولي تحصيل شود. مطالب زير به معاوضه يک دارايي غيرپولي با دارايي غيرپولي ديگر اشاره دارد، اما در مورد ساير معاوضه‌ها نيز کاربرد دارد. بهاي تمام شده چنين داراييهاي ثابت مشهودي به ارزش منصفانه اندازه‌گيري مي‌شود مگر اينکه معاوضه فاقد محتواي تجاري باشد يا ارزش منصفانه دارايي تحصيل شده و ارزش منصفانه دارايي واگذار شده به‌گونه‌اي اتکاپذير قابل اندازه‌گيري نباشد. چنانچه دارايي تحصيل شده به ارزش منصفانه اندازه‌گيري نشود بهاي تمام شده آن براساس مبلغ دفتري دارايي واگذار شده اندازه‌گيري مي‌شود.

روش بهاي تمام شده

28 .   دارايي ثابت مشهود پس از شناخت بايد به مبلغ دفتري يعني بهاي تمام شده پس از کسر هرگونه استهلاک انباشته و کاهش ارزش انباشته، منعکس شود.

روش تجديد ارزيابي

29 .   پس از شناخت دارايي ثابت مشهود، چنانچه ارزش منصفانه به‌گونه‌اي اتکاپذير قابل اندازه‌گيري باشد، بايد آن را به مبلغ تجديد ارزيابي يعني ارزش منصفانه در تاريخ تجديد ارزيابي پس از کسر استهلاک انباشته و کاهش ارزش انباشته بعد از تجديد ارزيابي، ارائه کرد. تجديد ارزيابي بايد در فواصل زماني منظم انجام شود تا اطمينان حاصل گردد مبلغ دفتري دارايي تفاوت با اهميتي با ارزش منصفانه آن در تاريخ ترازنامه ندارد. پس از انجام تجديد ارزيابي، استهلاک انباشته قبلي حذف و مبلغ تجديد ارزيابي، از هر نظر جايگزين ناخالص مبلغ دفتري قبلي آن دارايي خواهد شد.

30 .   ارزش منصفانه داراييهاي ثابت مشهود معمولاً براساس ارزش بازار آنها تعيين مي‌گردد. اين ارزش براساس شواهد بازار و توسط ارزيابان با صلاحيت حرفه‌اي تعيين مي‌شود. در مورد زمين و ساختمان ارزش بازار دارايي با توجه به کاربرد فعلي آن تعيين مي‌شود به شرط اينکه دارايي در همان رشته فعاليت يا رشته فعاليت مشابه به طور مستمر مورد استفاده قرار گيرد.

33 .  تناوب تجديد ارزيابي به تغييرات ارزش منصفانه داراييهاي تجديد ارزيابي شده بستگي دارد. چنانچه ارزش منصفانه داراييهاي تجديد ارزيابي شده، تفاوت با اهميتي با مبلغ دفتري آن داشته باشد، تجديد ارزيابي بعدي ضرورت دارد. به موجب اين استاندارد در شرايط کنوني اين تفاوت معمولاً در دوره تناوب 3 يا 5 ساله ايجاد مي‌شود.

36 .   تجديد ارزيابي همزمان اقلام يک طبقه دارايي ثابت مشهود، به آن دليل ضرورت دارد که از ارزيابي اختياري داراييها و گزارش آنها در صورتهاي مالي که منجر به اختلاط بهاي تمام شده تاريخي و ارزشهاي منصفانه در تاريخهاي متفاوت مي‌شود، اجتناب گردد. با اين‌حال، يک طبقه از داراييها را به شرطي مي‌توان بطور چرخشي تجديد ارزيابي کرد که تجديد ارزيابي آن طبقه از داراييها طي يک دوره کوتاه کامل و به روز شود.

مشخصات ارزياب

37 .  تجديد ارزيابي داراييهاي ثابت مشهود، بايد توسط ارزيابان مستقل و داراي صلاحيت حرفه‌اي، انجام شود.

38 .  از آنجا که مبالغ دفتري داراييهاي ثابت مشهودي که به مبلغ تجديد ارزيابي در ترازنامه نمايش مي‌يابد، مبتني بر معاملات واقعي واحد تجاري نيست، اعتبار صورتهاي مالي به اين امر بستگي دارد که ارزياب مربوط تا چه حد در زمينه ارزيابي طبقه دارايي ثابت مشهود موردنظر داراي صلاحيت و تجربه است. بدين لحاظ اين استاندارد مقرر مي‌دارد که ارزيابي داراييها توسط ارزيابان مستقل و داراي صلاحيت حرفه‌اي انجام شود. با اين حال و باتوجه به اينکه معتبر بودن نتايج ارزيابي مدنظر است، چنانچه واحد تجاري ارزيابان با صلاحيتي در استخدام خود داشته باشد، استفاده از اين ارزيابان به شرط آنکه نتايج کار آنها مورد تأييد ارزيابان مستقل قرار گيرد بلامانع خواهد بود.

مازاد تجديد ارزيابي

39 .   افزايش‌ مبلغ‌ دفتري‌ يك‌ دارايي‌ ثابت‌ مشهود درنتيجه‌ تجديد ارزيابي‌ آن‌ (درآمد غيرعملياتي‌ تحقق‌ نيافته‌ ناشي از تجديد ارزيابي‌) مستقيماً تحت‌ عنوان‌ مازاد تجديد ارزيابي‌ ثبت‌ و در ترازنامه‌ به‌عنوان‌ بخشي‌ از حقوق‌ صاحبان‌ سرمايه‌ طبقه‌بندي‌ مي‌شود و در صورت‌ سود و زيان‌ جامع‌ انعكاس‌ مي‌يابد. هرگاه‌ افزايش‌ مزبور عكس‌ يك‌ كاهش‌ قبلي‌ ناشي از تجديد ارزيابي‌ باشد كه‌ به‌عنوان‌ هزينه‌ شناسايي‌ گرديده‌ است‌، دراين‌صورت،‌ اين‌ افزايش‌ تا ميزان‌ هزينه‌ قبلي‌ شناسايي‌ شده‌ در رابطه‌ با همان‌ دارايي‌ بايد به‌عنوان‌ درآمد به‌ سود و زيان‌ دوره‌ منظور شود.

40 .    كاهش‌ مبلغ‌ دفتري‌ يك‌ دارايي‌ ثابت‌ مشهود درنتيجه‌ تجديد ارزيابي‌ آن‌ به‌عنوان‌ هزينه‌ شناسايي‌ مي‌شود. هرگاه‌ كاهش‌ مزبور عكس‌ يك‌ افزايش‌ قبلي‌ ناشي از تجديد ارزيابي‌ باشد كه‌ به‌ حساب‌ مازاد تجديد ارزيابي‌ منظور شده‌ است‌، دراين‌صورت، اين‌ كاهش‌ بايد تا ميزان‌ مازاد تجديد ارزيابي‌ مربوط‌ به‌ همان‌ دارايي‌ به‌ بدهکار حساب‌ مازاد تجديد ارزيابي‌ منظور گردد و در صورت‌ سود و زيان‌ جامع‌ انعكاس‌ يابد و باقيمانده‌ به‌عنوان‌ هزينه‌ شناسايي‌ شود.

41 .    مازاد تجديد ارزيابي منعکس شده در سرفصل حقوق صاحبان سرمايه، به استثناي مواردي که نحوه عمل حسابداري آن به موجب قانون مشخص شده است، بايد در زمان برکناري يا واگذاري دارايي مربوط يا به موازات استفاده از آن توسط واحد تجاري، مستقيماً به حساب سود (زيان) انباشته منظور شود.

42 .   مازاد تجديد ارزيابي به عنوان يک درآمد غيرعملياتي تحقق نيافته در سرفصل حقوق صاحبان سرمايه منعکس مي‌گردد. از آنجا که مازاد مزبور درآمد تحقق نيافته است، لذا افزايش سرمايه به طور مستقيم، از محل آن مجاز نيست، مگر در مواردي که به‌موجب قانون تجويز شده باشد. در مواردي که مازاد تجديد ارزيابي به موازات استفاده از دارايي توسط واحد تجاري به حساب سود (زيان) انباشته منظور مي‌شود، مبلغ مازاد قابل انتقال معادل تفاوت بين استهلاک مبتني بر مبلغ تجديد ارزيابي دارايي و استهلاک مبتني بر بهاي تمام شده تاريخي آن است.

54 .   زمين‌ و ساختمان‌، داراييهاي‌ مجزا هستند و حتي‌ اگر باهم‌ تحصيل‌ شوند، جداگانه‌ به‌حساب گرفته مي‌شوند. زمين به استثناي مواردي نظير معادن و محلهاي دفن زباله معمولاً عمر نامحدود دارد و لذا مستهلك‌ نمي‌شود. ساختمان‌ عمر محدود دارد و بنابراين‌ دارايي‌ استهلاك‌پذير است‌. افزايش‌ در ارزش‌ زميني‌ كه‌ ساختمان‌ در آن بنا شده‌ است‌ بر مبلغ استهلاک‌پذير ساختمان‌ اثر نمي‌گذارد.

55 .   مخارج برچيدن مستحدثات قبلي، پاکسازي و بازسازي زمين در طول دوره‌اي که منافعي از آن عايد مي‌شود، مستهلک مي‌گردد. ليکن مخارج آماده‌سازي زمين که داراي عمر نامعين باشد به بهاي تمام شده آن منظور مي‌شود. در برخي موارد، زمين ممکن است داراي عمر محدود باشد. دراين‌ موارد زمين بايد به روشي که منعکس‌کننده منافع حاصل از آن است، مستهلک شود.

جبران خسارت

69 .   جبران خسارت وارده به داراييهاي ثابت مشهود توسط اشخاص ثالث بايد در سود و زيان دوره‌اي که وصول آن محتمل و مبلغ آن به‌گونه‌اي اتکاپذير قابل اندازه‌گيري مي‌شود، شناسايي گردد.

برکناري دائمي و واگذاري‌

70 .   يك‌ قلم‌ دارايي‌ ثابت‌ مشهود در زمان‌ واگذاري‌ يا هنگامي‌ كه‌ به‌طور دائمي‌ بلا استفاده‌ مي‌شود و هيچ‌ منافع‌ اقتصادي‌ آتي‌ از واگذاري‌ آن‌ انتظار نمي‌رود، بايد از ترازنامه‌ حذف‌ شود.

71 .   سود يا زيان‌ ناشي از بركناري‌ يا واگذاري‌ دارايي‌ ثابت‌ مشهود بايد در زمان حذف در صورت سود و زيان منظور شود. مگر در رابطه با فروش و اجاره مجدد که رعايت استاندارد حسابداري شماره 21 با عنوان ”حسابداري اجاره‌ها“ الزامي مي‌باشد. سود يا زيان ناشي از واگذاري و برکناري نبايد به عنوان درآمد يا هزينه عملياتي طبقه‌بندي شود.

74 .   سود يا زيان ناشي از حذف يک دارايي ثابت مشهود بايد معادل تفاوت بين عوايد خالص ناشي از واگذاري دارايي و مبلغ دفتري آن تعيين شود.

75 .   مابه‌ازاي دريافتي يا دريافتني بابت واگذاري دارايي ثابت مشهود، در ابتدا به ارزش منصفانه شناسايي مي‌شود. چنانچه پرداخت بابت آن قلم به دوره‌هاي آتي موکول شود، مابه‌ازاي دريافتني معادل قيمت نقدي آن شناسايي مي‌شود. تفاوت بين مبلغ اسمي مابه‌ازاي دريافتني و معادل قيمت نقدي دارايي که منعکس‌کننده بازده مؤثر مبلغ دريافتني است، متناسب با گذشت زمان و باتوجه به مانده اصل طلب و نرخ بازده مؤثر به‌عنوان درآمد سود تضمين شده (غير عملياتي) شناسايي مي‌شود.



دیدگاهتان را بنویسید